تمام دکلره
تمام دکلره : یک روز این را دید جوانه درخت، شکوفه می دهد و میوه آن را تشکیل می دهد که قبل از او شروع به رسیدن کرد.
رنگ مو : امپراطور سبیل هایش را پیچاند و از این فکر دهانش آب افتاد که روز بعد یک یا دو سیب طلایی روی میزش داشته باشد، یک چیز ناشناخته ای تا آن لحظه از زمان شروع جهان.245 صبح روز بعد، زمانی که امپراتور بود.
تمام دکلره
تمام دکلره : روز به سختی طلوع کرده بود در حال حاضر در باغ به جشن چشم خود را به تمام طلایی سیب؛ اما او تقریباً از ذهن خود خارج شد که به جای رسیده شدن سیب های طلایی، دید که درخت از نو جوانه می زند، اما از سیب هیچ نشانه ای وجود نداشت در حالی که آنجا ایستاده بود.
لینک مفید : بیبی لایت مو
درخت را دید که شکوفه می دهد شکوفه ها می ریزند و میوه های جوان دوباره ظاهر می شوند. با این منظره قلبش دوباره به او بازگشت و با خوشحالی منتظر ماند فردا، اما فردا سیب ها هم رفته بودند - خدا می داند جایی که! امپراتور بسیار عصبانی بود. دستور داد که درخت باشد به شدت محافظت شد و دزد دستگیر شد.
تمام دکلره : اما افسوس! کجا بودند پیدایش کن؟ درخت هر روز شکوفه می داد، گل می ...