هایلایت بیبی لایت
هایلایت بیبی لایت : او در چند کلمه همه چیز را برای همسرش توضیح داد و از او اجازه خواست تا او را ترک کند. او هیچ نشانی از اندوه نشان نداد، او را در مورد دست آهنین سرنوشت موعظه کرد، و اینکه او باید آنچه را که روی پیشانی او نوشته شده بود انجام دهد.
رنگ مو : او با کمال میل به او اجازه رفتن داد و او زودتر به تانک بازگشت ، و تمساح را صدا کرد که آمد و او را گرفت. در این لحظه نور خاصی از جلوی چشمان کروکودیل تابید و ناپدید شد. این یک زن بود که این کار را کرد.
هایلایت بیبی لایت
هایلایت بیبی لایت : زن پس از دلجویی از شوهرش و موعظه برتری سرنوشت، او را با چراغ روشنی که در ظرفی پنهان کرده بود، همراهی کرد. درست زمانی که تمساح دندان هایش را روی پای شوهرش گذاشت، لامپ را بیرون آورد و جلوی چشمان کروکودیل برق زد و آن را خاموش کرد. بدون اثر مورد نظرش هم نبود.
لینک مفید : بیبی لایت مو
چگونه می تواند بعد از قولی که به تمساح داده بود خوشحال باشد. با این حال، برای اینکه پدر و مادر پیر همسرش را ناراحت نکند، تمام مراسم ازدواج را انجام داد. فقط پنج قائقه دیگر برای او باقی مانده بود تا آنطور که فک